ساعت 8 صبح .مرلیا 

-یووهوو از نرده ها لیز خوردم اومدم پایین 

مریکا-هوی احمق این پله ها واس لیز خوردن نیست 

-بتوچه دوکست دالم لیز بخورم 

کورانوسوکه-راس میگه این پله ها واس با پا پایین و بالا رفتنه 

اینهیه-.. بحث اضافی معقوف 

رفتیم صر میز صبحونه 

-هووم بوی چیه

مریکا-باقالی پلو 

کورانوسوکه - خخخخ

اینهیه - کیک شکلاتی

مرلیا - همتون شرطو باختید کیک اوجولاتی مامان 

همه صبحونمون رو خوردیم 

مریکا و کورانوسوکه - بلند میشی یا باید با کتک از سر میز بلندت کرد 

من با دهن پر-نمیشم 

اینهیه اومد و منو مثل گونی سیب زمینی از سر میز بلند کرد

خلاصه همه وسایلمونو جمع کردیم و با ماشین رفتیم سمت اسکله ولی من و اینهی باهم کورانوسوکه و مریکا باهم 

تو ماشین . مرلیا

-هووم اینهی به نظرت امسالم همون اش و همون کاسس؟

اینهیه-نمیدونم در اون تالار اندیشه رو میبندی یا خودم باید ببندم 

-میبندیم

تو ماشین مریکا 

- هیی به نظرت الان مرلی و اینهی چیکار دارن میکنن؟ 

کورانوسوکه-به احتمال 99 درصد مرلی داره مخ اینهی رو میخوره 

-اها میگما تو چقدر باهوشی

رسیدیم اسکله و رفتیم سوار کشتی شدیم و رسیدیم به محل مورد نظر 

سمت پاپ استار که نام مدیرش اقای پینگ بود-خیلی خوش اومدید ما اینجا برای شما اموزش گذاشتیم و امیدوارم که بتونین در مسابقات امسال سمت رویال رو شکست بدین 

سمت رویال که نام مدیرش خانوم کریستا بود-نجیب زاده ها و پرنسسان به اینجا خوش امدید اینجا شما باید خیلی چیز ها یاد بگیری و امیدوارم در مسابقات امسال سمت پاپ استار رو شکست بدین 

من و اینهی رفتیم اتاقمون 

منم از خدا خواسته ولو شدم رو تختم 

اینهیه

-الکی مثلا خسته ای 

مرلیا-نه پایه ای با سایو و رویا و ارمی و تری بریم ساحل 

-باش بریم خلاصه ما ها تو ساحل بودیم از اونور فوجی و ریوما و ریوگا و ایجی و شیرایشی و زایزن داشتن میومدن ساحل 

رویا

-اینا .. اینا که 

ارمی-اینا چی؟

-هیچی

رسیدیم به هم دیه که هممون چشامون از کاسه زده بود بیرون جز اینهیه

مرلیا 

-ش...شما اینجا چیکار میکنید 

کورانوسوکه-مشکلیه بیایم تفریح ابجی با این حرف کورانوسوکه دهن همه به جز اینهیه وا موند 

رویا-چ..چی.. چییییییی ؟؟ ابجی؟؟؟

زایزن-جااانم چیه خو توهم ابجی منی با این حرف همه دهنمون یه متر وا شد 

کورانوسوکه-جااان 

خلاصه هممون موضوع هامون لو رفت و قول و شرطدادیم که به کسی نگیم 

ریوما زیر چشمی رویا رو نگاه میکرد ریوگا زیر چشمی اینهی رو نگاه میکرد منم چشم غره میرفتم بهش فوجی لامصب فقط سایو رو گذاشته بود تو کادر دوربینش ایجی هی ارمی رو سرکار میگذاشت کورانوسوکه الکی مثلا میخواست خودشو به تری نزدیک کنه زایزن یه چشش تو موبایل و یه چشش به من 

یه مدت گذشت و رفتیم سمت محل خوابگاه هامون 

-بیاید تو اتاق کارتون دارم 

هممون دور تا دور روی زمین نشستیم 

-فکر کردید من نمیدونم که اونا عاشقتونن و شماهم عاشقشون 

اینهیه-تو یکی حرف نزن که معلومه یکی عاشقت شده 

ارمی-اوه اوه میبینم یکی هم عاشق اینهیه شده 

اینهیه-زیپ اون دهنو بکش 

ارمی-زیپ نداره که بکشم 

سایو-معلومه یکی هم عاشق ارمی شده 

ترسا-هوهو یکی هم که چشاش سگ داره عاشق سایو شده 

-حرف مفت نزنید که میزنمتوناا 

همگی-تو یکی حرف نزن چون یکی هم عاشقت شده 

-من هیچ از اون پسرای رویال جینگول خوشم نمیاد 

برای قسمت بعدی 50 تا نظر